![]() Please Wait |
رضا صادقیان- گویی برایمان عادت شده است خبرهای مربوط به خوزستان را با حس و حال منفی، سیاه و غمزده در صفحات نشریات دنبال کنیم. خوزستان تعطیل شد. مدارس خوزستان به دلیل گرد و غبار تعطیل شد. کلیه مراکز آموزشی و ادارات خوزستان فردا تعطیل هستند. ریزگردها نفس خوزستانیها را به شماره انداختند. صدها نفر از مردم خوزستان به دلیل تنگی نفس راهی بیمارستانهای شهر شدند. برق شهر اهواز در گرمای 50 درجه تابستان قطع شد. طی روزهای آینده گرد و غبار از آسمان خوزستان نمیرود و. . . حاصل تمام این خبرها؛ اعتراضهای محترمانه مردم شهرهای خوزستان در شبکههای اجتماعی و حضور مقابل استانداری و سفر اعضای هیات دولت یازدهم به شهر اهواز شد. در همان سفر بسیار مثبت و تاثیرگذار هیات دولت به خوزستان، قولهای داده شد و برنامههای مشخص، ولی خروجی آن گفتهها و وعدهها هنوز برای مردم خوزستان ملموس نشده است.
کمی بعد، حسن روحانی برای سخنرانی در ایام تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری به اهواز رفت، مردم با صدای بلند و یکصدا در ورزشگاه تختی فریاد میزدند: «ما که هوا نداریم، ولی هوات رو داریم.» اگر این شعارها و حمایت نشانه دقیق خون گرمی مردم خوزستان و اهواز نبود، پس چیست؟ این صدا از حنجره مردمی به گوش میرسید که از ابتدای سالهای 1386 به بعد با نکبت گرد و غبار و کابوس بیوقفه بارش خاک از آسمان دست به گریبان بودند. همان مردم با تمام گلایهها در مراسم استقبال از روحانی سنگ تمام گذاشتند. براساس گزارشهای روز استقبال، ازدهام جمعیت به حدی بود که تا پاسی از شب عبور و مرور در خیابانهای اهواز باترافیک شدید همراه شد، حال همان مردم و دیگر شهروندان خوزستانی طعم تلخ، شور و نفرتانگیز گرد و غباری دیگر را در کام خویش مزه میکنند. انگار آنها با تمام خون گرمی هوای رئیس دولت را در گرمای اواخر اردیبهشت ماه داشتند، ولی رئیس جمهور خیر.
دیگر بحث گرد و غبار خوزستان و هوای آلوده و غیرقابل تنفس شهرهای استان زرخیر نیست، بحث مدفون شدن استان زیر میلیونها تن گرد و خاک است. گویی از این به بعد و چنانچه کاری اساسی و کارستان برای مردم خوزستان برای رفع پایهای مشکل گرد و غبار انجام نشود باید شاهد دفن شدن شهرهای استان زیر خاک باشیم، آن وقت میتوان سراغ خاکستان خوزستان را گرفت و نه مکانی که بخش عمدهای از بودجه کشور را طی سالهای متوالی و بیچشم داشت تامین کرده است. شاید آن موقع بالای سربرگهای شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب باید نوشت: «مناطق خاکخیز جنوب» و به همینترتیب و در صورتی که ساکنانی در شهرهای خوزستان تا آن موقع مشغول به زندگی باشند و کوله بار مهاجرت به شهرهای دیگر را نبسته باشند، دیگر اسامی مکانها را براساس کلمه خاک تغییر اسم بدهیم.
ماجرای تلخی است، باور کنید استان مهم، استراتژیک و تاثیرگذار خوزستان به دلیل بیتدبیری در حال از دست رفتن و تبدیل شدن به یک گره کور است. ولی باز هم امید داریم به تدبیر شخص حسن روحانی و ریاست سازمان محیط زیست دولت که بیش از هر زمان و زمانهای دیگر به این مهم بپردازند و یکبار برای همیشه سایه شوم خاک را از سر خوزستان و مردم این دیار بردارند.